با سلام خدمت کاربران محترم. شما نیز می توانید نظرات و پیشنهادات خود را از طریق پست الکترونیکی Samenrayan.khoor@gmail.com با ما در میان بگذارید. در ضمن نظر همه شما بزرگواران برای ما مهم و مورد احترام هست. منتظر نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم. با تشکر فراوان.
با آمدن شب یلدا جشنهای مربوطه در این شب برگزار می شود، ایرانیان شب یلدا را که شب چله یا به عبارتی شب اول زمستان و درازترین شب سال است را جشن میگیرند. در این شب همه دور هم جمع می شوند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میکنند و تا پاسی از شب را بیدار می مانند. آئین شب یلدا، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار، شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
در شهرستان خوروبیابانک این جشن با شکوه مانند دیگر نقاط ایران برگزار می شود؛ مردمان این خطه کویری سخت کوش و میهمان نواز هستند. کار و تلاش افق گسترده او را گشاده رو، مهربان و مهمان نواز بار میآورد و تنگی معیشت نیز به او دور اندیشی و آینده نگری میآموزد.
شب یلدا یا به عبارتی شب چله در این شهرستان نسبت به سالهای گذشته با تنقلات و میوه های بیشتری همراه است. هرکسی بنا به معیشت خود شب چله را برگزار میکند. در این شب خانواده ها پیش از رفتن به خانه بزرگ فامیل یا اقوام خود به او اطلاع می دهند و میزبان نیز با گشاده رویی از آنان می خواهد که تشریف بیاورند.
آیرون Ayarun از دیگر آداب اجتماعی مردم خوروبیابانک است. آیرون یعنی شب نشینی. در گویش خوری جمع کلمه آتش است اما به شب نشینی اطلاق میشود این واژه و کاربرد آن از این دیدگاه قابل تامل است که از روزگاری خبر می دهد که وسیله روشنایی در شب نشینی ها فقط آتش بوده است.
آیرون پس از اقامه نماز و خوردن شام آغاز می شود و تا پاسی از شب ادامه دارد. میزبان پس از گذشتن ساعتی از شب نشینی شب چره را میآورد. شب چره های خوروبیابانک بیشتر شامل تخمه، توت خشک، سنجد، انار، هندوانه، مغز بادام تلخ، بنه کوهی، شلغم، خرما، قلیف، لبو و... میباشد.
گفتن قصههای کودکانه برای خردسالان از زبان مادر بزرگ ها از دیگر آئینهای گفتاری در این شب ها است. درگذشته در این شب ها هیچ کس بیکار نبوده و علاوه بر شب نشینی همراه خود پنبه می بردند و چرخ می ریشتند و از برگ های نخل برای بافتن زنبیل، کلاه، درپوش ظروف، حصیر، بادبزن، جارو و از الیاف آن ریسمان درست میکردند و در آن میان قصه میگفتند و با خواندن دوبیتی های بابا طاهر، فائز و چهار بیتی های مشهور با گویش محلی تا پاسی از شب را بیدار بودند. سرکوی بلند نی می زنم مو / شتر گم کردهام پی می زنم مو/ شتر گم کردهام با بُرحاشی/ گلی گم کردهام شاید توباشی***
ستاره آسمون نقش زمینه/ برادر غم مخور دنیا همینه/ مخور غصه، مخورغم، خوار میشی/ که دولت سایه صبح و پسینه***
شتر خوبه که بارش پسته باشه/ جوون خوبه لبش پرخنده باشه/ جوونی که نداره مال دنیا/ بمیره بهتره که زنده باشه**